امروز : پنج شنبه, ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴ - 4 ذو القعدة 1446
- باز هم در انتخاب مدیرعانل کارون نوبت به جوانان و متخصصان شوشتر نرسید
- محمود شمیلی مدیرعامل کشت و صنعت کارون شد/ پایان دوران میرزاپور
- روستای مهدی بعد از پنج روز آبدار شد+تصاویر کوچههای حفاری شده
- پیکر همسر نماینده اسبق شوشتر و گتوند چهره در نقاب تراب کشید
- حسینزاده مدیر پایگاه جهانی سازههای آبی شوشتر شد
- وحدت و همدلی عشایر، شیوخ و سادات بخش میانآب
- گزینه معاونت سیاسی فرمانداری شوشتر نهایی شده است
- ابراهیمزاده با کولهباری از علامت سوالها به جای اولش برگشت/ پایان ماموریت فرستاده
- مصطفی شیخی سرپرست سازمان آتش نشانی شوشتر شد
- واژگونی آمبولانس دانشکده علوم پزشکی شوشتر
مردی که بوی خدا می داد
مجتبی نارنج پور-نویسنده و روزنامه نگار: بیست و نهم اردیبهشت ماه سال، روز غمباری است، روزی که شوشتر از وجود دری گهربار محروم شد، شیخی که نه قدیمی می شود و نه از یاد می رود، شیخ شوشتری، حاج شیخ و… القابی است که از سوی مردم به ویداده شده است ولی آنچه بهترین نام […]
مجتبی نارنج پور-نویسنده و روزنامه نگار: بیست و نهم اردیبهشت ماه سال، روز غمباری است، روزی که شوشتر از وجود دری گهربار محروم شد، شیخی که نه قدیمی می شود و نه از یاد می رود، شیخ شوشتری، حاج شیخ و… القابی است که از سوی مردم به ویداده شده است ولی آنچه بهترین نام برای این پیر از دست رفته است «عالم زاهد» است.
به گزارش شوشترنامه، محمدتقی شوشتری معروف به علامه شوشتری یا محقق شوشتری، که در بین مردم شوشتر مشهور به شیخ شوشتری و حاج شیخ بود، یکی از علما و دانشمندان معاصر است که در ساحت حدیثپژوهی فعالیتهای بسیاری انجام دادهاست.

محمدتقی شیخ شوشتری، فرزند شیخ محمدکاظم، که نتیجه ی شیخ جعفر شوشتری است، در سال ۱۳۲۰ ه. ق(۱۲۸۱ ه. ش) در نجف تولد یافت. پدرش اهل شوشتر و مادرش اهل کرمان بود. از خاندانی فرهیخته، دانشمند و اهل علم و فضل است، و پدران او سابقه مبارزاتی بر حاکمان را داشتهاند، تا حدی که پدر او و نیز پدربزرگ او (فرزند شیخ جعفر شوشتری) به خاطر مخالفت و سخنرانی علیه رضاشاه تبعید شده بودند.
وی در مکتب، قرآن و خواندن و نوشتن و خط ترسل را فرا گرفت، و در هفت سالگی به شوشتر بازگشت، و چیزی نگذشت که مادرش دار فانی را وداع گفت. بعد از فوت مادر، مقدمات و سطح را نزد سید حسین نوری، سید محمد علی امام و سید علیاصغر حکیم -که اغلب از شاگردان پدرش بودند- گذراند، و پس از آن نیز با آموزشهای استادانی نظیر محمدتقی شیخالاسلام و سید مهدی آل طیب و پدر خود، در سن شانزده یا هفده سالگی به درجه اجتهاد نایل شد. وی با توجه به نبوغ و ذکاوت فراوانی که داشت، بسیاری از کتابهایش را بدون استاد مطالعه مینمود: یعنی ابتدای هر کتابی را از استادان فرا میگرفت، و بقیه اش را خود مطالعه میکرد، و به خوبی آن را فرا میگرفت.

بعد از سال ۱۳۵۴ ه. ق(۱۳۱۴ ه. ش) به دلیل قانون کشف حجاب به همراه سید باقر حکیم از شوشتر به عتبات هجرت کرد، و در حوزههای علمیه کربلا و سپس نجف به کسب علوم و معارف اسلامی ادامه داد، و در همانجا بود که به حلقه درس شیخ آقا بزرگ تهرانی پیوست و از وی اجازه روایت دریافت کرد. او در آنجا اقدام به تألیف کتاب ارزشمند قاموس الرجال نمود و موفق به کسب اجازه از شیخ آقا بزرگ تهرانی گردید. او به سال ۱۳۶۰ ه. ق. (۱۳۲۰ ه. ش) پس از سپری شدن دوران رضاشاه به شوشتر مراجعت کرد و ضمن تدریس علوم اسلامی، به تحقیقات خود نیز ادامه داد، و سرانجام در بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۷۴ (۱۹ ذی الحجه ۱۴۱۵) در ۹۶ سالگی در شوشتر دار فانی را وداع گفت. شهرت وی به حدی بود که استادش شیخ آقا بزرگ تهرانی در دو جلد از کتاب الذریعه نام او را آورده، و دوازده عنوان از آثارش را یاد نمودهاست. اکنون منزل شخصیاش، وقف کتابخانه آستان قدس رضوی است.

استادان این فقیه فقید را می توان حجتالاسلام سید محمد علی امام، معروف به امام شوشتری (۱۳۰۸–۱۳۹۴ ق) در مقدمات و ادبیات، پدرش آیة الله حاج شیخ محمد کاظم شوشتری در سایر دروس تا درجهٔ اجتهاد، حجتالاسلام سید حسین نوری، حجتالاسلام سید علی اصغر حکیم (۱۳۴۸ ق)، آیة الله سید مهدی آل طیب جزایری (۱۳۶۲ ق)، آیة الله سید محمد تقی شیخ الاسلام (۱۳۴۲ ق)
تنها پسر علامه شوشتری، محمدعلی شیخ شوشتری بود دهها کتاب و مقاله نوشته و منتشر ساخت. ایشان از اساتید نامدار دانشگاه شهید بهشتی تهران بود و چندین بار از طرف مردم شوشتر به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد وی در سال ۹۶ دارفانی را وداع گفت. علامه شوشتری دارای سه دختر نیز بود.

در شوشتر در زمان حیات ایشان، مورد مراجعه عموم مردم برای امور دینی بود، و بسیاری از عقدهای ازدواج جهت تبرک توسط ایشان جاری میشد. در حال حاضر، در اکثر خانههای شوشتر تصویر ایشان بر روی دیوار وجود دارد، و در بسیاری از مغازهها و اتومبیلها عکس ایشان را به عنوان تبرک قرار میدهند. مقبره ایشان همه روزه مورد زیارت مردمان است.

سید موسی شبیری زنجانی: یکی از اشخاصی که دقت نظر و معنویت و زهدِ شیخ جعفر شوشتری را به ارث بردهاست، نتیجه ایشان، آقای حاج شیخ محمدتقی شوشتری است، که هم خودشان و هم کتابشان «قاموس الرجال» را باید جزو حسنات عصر حاضر بهشمار آورد؛ و از نسخه این کتاب میتوان فهمید که کتابهای دیگر ایشان نیز بدین گونهاست، و همه اینها جزو حسنات عصر حاضرند.
آیتالله جعفر سبحانی:

ایشان (شیخ شوشتری) از زمره محققان انگشتشماری است که کتابی[یعنی قاموس الرجال] را نوشته، و پرونده آن را بازگذارده، و در طول پنجاه و اندی سال در تحقیق و تنقیح و تصحیح آن کوشیدهاست، و هرگز مانند برخی از پرکاران نیست که کتابی را مینویسند و آن را به دست استنساخ یا مطبعه میسپارند و رابطه خود را با آن قطع میکنند. بهطور مسلم کتابی که به شیوه اخیر نوشته شده باشد، موجخیر نخواهد شد، و در ردیف کتابهای معمولی بهشمار خواهد آمد و رنگ خلود و ابدیت به خود نخواهد گرفت؛ اما کتابی که پرونده آن تا مدت مدیدی به روی مؤلف و تمامی مراجعه کنندگان باز باشد، طبعاً بحر بیکرانی خواهد بود، و امواج هائل و عظیمی خواهد داشت… در مثل گفتهاند: «خوشبخت کسی است که ذوقش را دریابد»، و به حق مؤلف ذوق خاصی در علم رجال داشتهاست.
دکتر علی شریعتی:
دکتر علی شریعتی در ص ۸۰ کتاب «انسان و اسلام» مینویسد: «در همین حوالی، کوهی از علم و تحقیق، و در کنارش انبوهی از کار، در گوشه دورافتاده شوشتر نشسته، و نامش را هم کسی نشنیدهاست». همچنین در ص ۳۱ کتاب «مکتب، تعلیم و تربیت اسلامی» مینگارد: یکی از خصوصیات فرهنگ قدیم، انتشار علمی در سطح جامعه بودهاست، چنانکه بسیار بودهاند علمای برجسته که در روستاها یا شهرهای کوچک زندگی میکردهاند؛ از قبیل حاج ملا هادی سبزواری بزرگترین فیلسوف متأخر که در سبزوار ساکن بود، و در عصر ما علامه سمنانی و علامه شیخ محمدتقی شوشتری، نویسنده «قاموس الرجال» در شوشتر است.
دکتر سید جعفر شهیدی:

با زندگانی عالم جلیل القدر، و محقق پارسای گوشهگیر از خلق کمتر کسی آشنایی دارد… آقای شوشتری در مولد خود سرگرم تتبع و تألیف است، و خود را چنان وقف این کار کردهاند که جز معدودی با زندگانی پر از ثمر این عالم بزرگوار آشنا نیستند. وقتی مجلد چهاردهم بهج الصباغه (تفسیر نهج البلاغه) به دستم رسید، آنچنان زیر سیطره شخصیت علمی و فعال او واقع شدم، که سطری چند به عربی به قلم آوردم، و با آنکه نه شاعرم و نه ادعای شاعری کرده و میکنم، چند بیتی برساختم و برای ایشان نوشتم که مطلع آن این بیت است:
مع الفخر عش و انشر لوی المجد رافعا فمئلک احری ان یعیش ممجداً …
ترجمه آن چنین میشود:
با افتخار زندگی کن! و پرچم بزرگی را بگستر و بالابر که همچون تویی سزوار بزرگ زیستن است
سخت کوشی در دانش و پارسای به تو، به پایان رسید و برای پژوهشگران حدیث (اهل بیت) تکیه گاهی گشتی
چه بسیار دانشمندانی که گذشت زمان نام آنها را از یادها برده بود و کتاب قاموس الرجال تو آن نامها را جاودان ساخت
چه بسیار کسانی که در کار پژوهش این علم سرگردان بودند و تو با نور دانش خود راه بدانها نمایاندی
نهج البلاغه را شرحی تمام کردی و آنچه از آن ناآشکار بود آشکار ساختی
در نوشتن بهج الصباغه کاری معجزآسا کردی و دشواری ما را در آن آسان نمودی
با نوشتن این کتاب کاخی بلند از افتخار برآوردی که با گذشتن روزگار همچنان استوار خواهد ماند
خدا تو را از هر گزندی نگاهبان باشد و از خدا زندگانی آسوده و جاوید نصیبت گردد.
حجتالاسلام رضا استادی:
سالیان درازی است که با نام و تألیفات محقق عالیمقام، عالم جلیل القدر، شیخ العلماء، آیتالله جناب آقای حاج شیخ محمدتقی شوشتری آشنا شدهام و از آثار ایشان کم و بیش -مانند دیگر طلاب علوم دینی و اهل علم- استفاده کردهام. از حدود ۱۲ سال پیش گهگاهی با مکاتبه مزاحم معظمله گشته و مورد لطف ایشان بودهام. چند سال قبل نیز به درخواست اینجانب، به اجازه روایتی از سوی ایشان مفتخر گشتهام. در این روزها از عالم غیب این سعادت حواله و نصیبم شد، که با مسافرت به شهرستان شوشتر به محضرشان شرفیاب شدم، و چند ساعتی در منزلشان و در دو مسجدی که اقامت میکنند خدمتشان رسیده و صحبتها را درک کنم. این ملاقات ارادت مرا چندین برابر کرد، زیرا ایشان و خانه و زندگی ایشان را، و نیز سلوک عملی و اخلاقیشان را نمونهای از سلف صالح فرقه محقه اثناعشریه یافتم. امیدوارم مشموم ادعیه خالصانه آن جناب باشم.
شیخ , علامه شیخ شوشتری
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.